- XML
- اصل مقاله 324.05 K
- فایلهای تکمیلی/اضافی
- فایل 1.m4a
چکیده
مقدمه: چالش های آموزشی مقطع پزشکی عمومی به عنوان مهم ترین مقطع دوره پزشکی اثرات نامطلوبی در حرفه آینده پزشکی دانشجویان این مقطع و متعاقب با آن در سلامت افراد جامعه دارد. بدون تردید شناخت این چالش ها از طریق نظرخواهی از دانشجویان این مقطع می تواند گامی موثر درارتقای کیفیت آموزش خصوصا آموزش بالینی به همراه داشته باشد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا بود که در اواخر سال 1398 انجام شد و جامعه مورد مطالعه آن شامل دانشجویان مقطع کاراموزی و کارورزی دانشکده پزشکی مشهد بود. روش نمونه گیری یه صورت هدفمند صورت گرفت. روش گرداوری داده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و مصاحبه ها تا حد اشتباع ادامه یافت و در نهایت تعداد 18 نفر از کاراموزان و کارورزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDE تحلیل و تفسیر گردیدند.
نتایج: از تجزیه و تحلیل داده ها چهار مقوله یا درون مایه اصلی و یازده مقوله فرعی استخراج گردید.مقوله های اصلی و زیر مقوله های آن عبارت بودند: از ساختار آموزش(برنامه آموزشی) با موضوعات فرعی عدم تناسب محتوا آموزشی با نیازها، عدم تناسب زمان روتیشن ها. مقوله اصلی فعالیت های یادهی و یادگیری با زیرمقوله های آزمون های غیر استاندارد، ضعف در آموزش مجازی، عدم تطابق آموزش تئوری و عملی ، ضعف شیوه آموزش و عدم کاربیت یافته های نظرسنجی. مقوله اصلی تعاملات حرفه ای با زیر مقوله های گاردهای رزیدنتی و عدم احترام متقابل استاد به دانشجو و درنهایت مقوله منابع با زیر مقوله های فضای آموزشی وتسهیلات رفاهی.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش،شناسایی موانع و چالش های پزشکی عمومی و برنامه ریزی جهت مرتفع ساختن آن ، نیاز به یک رویکرد اقتضایی و سیستمی در حوزه آموزش دارد.
کلیدواژهها