چکیده
مقدمه: معماری فضاهای درمانی بسیار پیچیده است و زمانی که قرار است این فضاها توامان کارکرد آموزشی نیز داشته باشند پیچیدگی آن بسیار زیاد و اغلب گیچ کننده خواهد بود. این پژوهش معرفی معیارهای مهم جهت معماری بهینه و تصمیم سازی سیستماتیک برای مسائل پیچیده طراحی در فضاهای آموزش بالینی پزشکی است.
روش کار: در این پژوهش از روش تصمیمسازی چندمعیاره (MCDM) برای طراحی معماری نظام مند در فضاهای آموزش بالینی استفاده شده است. برای این منظور تمام معیارهای کلیدی برای طراحی فضاهای آموزش بالینی پزشکی به همراه زیرمعیارهای مرتبط شناسایی شدند. سپس با نظرسنجیها و مصاحبههای ساختاریافته از ذینفعان مقایسههای زوجی برای ارزیابی اهمیت نسبی معیارها انجام شد. نتایج مقایسههای زوجی به یک ابر ماتریس (Super Matrix) تبدیل شدند و وابستگیها و بازخوردهای میان معیارها ثبت و محاسبه گردید تا وزنهای کلی و رتبهبندی هر معیار به دست آید.
نتایج: مدل تصمیم سازی تحلیل شبکه ای(ANP) که یکی از روش تصمیمسازی چندمعیاره است نشان داد که معیار عملکرد گرایی و کارکرد فضا با وزن کلی 32% مهمترین معیار برای طراحی ساختمانهای درمانی/آموزشی است، که بر اهمیت برنامهریزی فضایی کارآمد و جریان کاری تأکید دارد. معیار طراحی بیمارمحور/دانشجومحور با وزن 27% در رتبه دوم قرار گرفت، که نشاندهنده اولویت بهبود تجربه و راحتی بیماران و دانشجویان است. پس از آن ایمنی و رعایت استانداردها با 18% و پایداری و ملاحظات زیستمحیطی با 12% قرار دارند.
نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش مهمترین معیارها برای طراحی معماری ساختمانهای درمانی/آموزشی عملکرد گرایی فضا، طراحی بیمارمحور/دانشجومحور و ایمنی و رعایت استانداردها است که اهمیت ایجاد تعادلی بین این سه در طراحی ساختمانهای درمانی / آموزشی را نشان می دهد.